Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-04@08:04:25 GMT

آخرین بازیچه!

تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۸۶۰۰۳

چنان عاشق پسر همسایه شده بودم که انگار کس دیگری جز او در این دنیا وجود ندارد. فکر می کردم او نیز مرا همان گونه دوست دارد و برای خوشبختی و سعادت من با همه وجودش تلاش می کند اما نمی‌دانستم اغفال شده‌ام و تنها بازیچه‌ای برای هوسرانی او هستم تا این که ...

به گزارش خراسان، این ها بخشی از اظهارات دختر 15 ساله‌ای است که مدعی بود تحت تاثیر هیجانات دوران نوجوانی، عشقی خیابانی را باور کرده که زندگی و آینده اش را در شعله های آن سوزانده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این دختر نوجوان که به همراه مادرش وارد مرکز انتظامی شده بود، با بیان این که اشتباه جبران ناپذیری را مرتکب شده است، درباره این ماجرای تاسفبار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری خلق آباد مشهد گفت: اواخر سال گذشته متوجه شدم که پسر همسایه صفحه اینستاگرامی مرا دنبال می‌کند. «کاوه» دوست قدیمی برادرم بود و گاهی به منزل ما رفت و آمد می کرد.

در این میان گاهی پست های زیبایی از تعریف و تمجید برایم می گذاشت و تلاش می کرد به نوعی با من ارتباط برقرار کند. با وجود آن که ابتدا به پیامک های او توجهی نداشتم و حتی یک بار شماره تلفن او را حذف کردم ولی «کاوه» دست بردار نبود به گونه ای که در اثنای همین تعریف و تمجیدهای شیطانی برایم پیامک های عاشقانه فرستاد و به من ابراز علاقه کرد.

من هم فقط پیامک هایش را که گاهی چندین صفحه بود با دقت مطالعه می کردم و به دوستانم نشان می دادم اما هیچ گاه پاسخش را نداده بودم تا این که بالاخره با وسوسه های دوستانم که آن ها نیز غرق در عشق های خیالی فضای مجازی بودند، پاسخ کوتاهی به او دادم و از ابراز علاقه اش تشکر کردم! همین یک جمله سرنوشتم را تغییر داد و مرا در لجنزار تباهی فرو برد. از آن روز به بعد، کاوه مطالب عاشقانه و ادبی زیبایی می نوشت و من از تعابیر و کلمات محبت آمیزش لذت می بردم. مدتی بعد ارتباط پیامکی ما به تماس های تلفنی و دیدارهای پنهانی کشید. حالا دیگر به دور از چشمان اعضای خانواده‌ام در کوچه و خیابان های نزدیک مدرسه با «کاوه» قرار می‌گذاشتم و دقایقی را با هم صحبت می کردیم.

این روابط مخفیانه به جایی رسید که «کاوه» پیشنهاد کرد طوری برنامه ریزی کنم که حداقل بتوانیم ساعتی را در کنار هم باشیم و برای آینده خودمان تصمیم بگیریم. من هم که تحت تاثیر هیجانات دوران نوجوانی خیلی راحت نقشه های شیطانی او را باور کرده بودم، در آتش این عشق خیابانی می سوختم و حرف هایش را بدون تامل می پذیرفتم. از سوی دیگر برای آن که خانواده ام از این ماجرا مطلع نشوند، ساعتی را از کلاس درس فرار می کردم و نزد کاوه می رفتم چرا که او اتاقی در گوشه حیاط منزلشان داشت که از ساختمان محل سکونتشان دیده نمی شد. آن جا به بهانه های مختلف او از من عکس و فیلم می گرفت و چنان از زیبایی‌های ظاهری‌ام تعریف می‌کرد که خودم را زیباترین دختر جهان می‌پنداشتم ولی نمی‌دانستم بازیچه هوسرانی‌های پسری شده‌ام که همه حرف‌هایش فریبی بیش نیست!

خلاصه در یکی از همین روزها که دو ساعت آخر کلاس را رها کردم و نزد او رفتم، ناگهان پیشنهاد بی‌شرمانه‌ای را مطرح کرد که در یک لحظه ترسیدم و دچار شوک روحی شدم اما او باز هم به چاپلوسی و چرب زبانی پرداخت تا اعتماد مرا جلب کند ولی وقتی با مخالفت من روبه رو شد، تهدیدم کرد که ماجرای دوستی خیابانی مرا برای برادرم بازگو خواهد کرد و عکس و فیلم ها را نیز برای پدرو مادرم ارسال می کند.

از شنیدن این حرف ها به خود می لرزیدم و از یک آبروریزی بزرگ می‌ترسیدم. نمی‌دانستم اگر خانواده ام از فرارهای من از مدرسه مطلع شوند، چه برخوردی با من خواهند داشت و سوالات دیگری که وحشت عجیبی بر وجودم انداخته بود. بالاخره از ترس رسوایی، تسلیم خواسته های کثیف و شیطانی پسر همسایه شدم اما دیگر حتی از خودم نفرت پیدا کردم که چرا این گونه فریب نقشه های شیطانی جوانی هوسران را خورده ام. بعد از آن روز تصمیم گرفتم رابطه ام را با کاوه قطع کنم ولی او از تنها نقطه ضعف من به خوبی استفاده می کرد و مرا بازیچه هوسرانی هایش قرار داده بود، اما من دیگر نمی خواستم به این عشق پوشالی ادامه بدهم. در این میان کاوه هم تهدید خودش را عملی کرد و تصاویر زشت و زننده‌ای را که از من داشت برای اعضای خانواده ام فرستاد.

دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشتم و نمی‌توانستم این ماجرا را پنهان کنم. به همین دلیل کنار مادرم نشستم و آن چه را بر سرم آمده بود، بدون کم و کاست برایش بازگو کردم سپس با پیشنهاد مادرم به کلانتری آمدیم تا من آخرین بازیچه هوسرانی های او باشم و دختران دیگری مانند من فریب عشق های مجازی و دروغین در شبکه های اجتماعی را نخورند و بدانند که سرنوشت سیاهی با همین پیامک های عاشقانه انتظارشان را می کشد و مانند من در مرداب کثیف عشق های خیابانی، آینده خود را به تباهی می کشانند...

اهمیت و حساسیت این ماجرای تاسفبار موجب شد تا سرگرد علی محمدزاده (رئیس کلانتری خلق آباد مشهد) دستورهای ویژه ای را برای ریشه یابی این حادثه تلخ صادر کند. از سوی دیگر اقدامات مشاوره ای و کنکاش های علمی به‌منظور مهارت آموزی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی دیگر برای دختر نوجوان در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.

منبع: تابناک

کلیدواژه: برنامه هفتم توسعه جاده چالوس عباس علی آبادی روابط ایران و ونزوئلا آخرین خوشبخت برنامه هفتم توسعه جاده چالوس عباس علی آبادی روابط ایران و ونزوئلا خانواده ام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۸۶۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهلت ۲ هفته‌ای برای انتقال نمایشگاه‌های خودرو به شهرک صنفی کاوه در مهاباد

حامد رمضانی رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت مهاباد با اشاره به مهلت ۲ هفته‌ای برای انتقال نمایشگاه‌های خودرو به شهرک صنفی کاوه در مهاباد، گفت: مغازه‌های شهرک صنفی کاوه به نمایشگاه‌دارانی که دارای پروانه کسب هستند، واگذار شده و مابقیه نیز در صورت عدم تمکین پلمب خواهند شد.

وی تایید کرد: هیچ نمایشگاه خودرویی به عناوین مختلف حق فعالیت را در این خیابان‌ها را به علت وضعیت ترافیکی و گلایه‌های شهروندان ندارند و در صورت مشاهده طبق قانون برخورد خواهد شد.

رمضانی با بیان اینکه طرح جمع‌آوری این بنگاه‌ها اواخر پارسال به دلایل مختلف نیمه تمام ماند، ادامه داد: امسال اتمام حجت برای جمع‌آوری و انتقال صنوف آلاینده به شهرک صنفی کاوه داده شده و هیچ بهانه‌ای در این رابطه قابل قبول نیست.

انتقال صنوف آلاینده از جمله نمایشگاه‌های خودرو به مکان مشخص از طرفی به وضعیت ترافیکی شهر کمک می‌کند و همچنین خرید و فروش خودرو را نیز برای خریداران و فروشندگان راحت‌تر خواهد کرد.

باشگاه خبرنگاران جوان مهاباد مهاباد

دیگر خبرها

  • مهلت ۲ هفته‌ای برای انتقال نمایشگاه‌های خودرو به شهرک صنفی کاوه در مهاباد